unavailable
unavailable
فرآیندهای فتوکاتالیزی به دلیل توانایی حذف آلایندههای موجود در محیط توجه بسیاری را به خود جلب کردهاند. اهمیت فناوری نانو در این ویژگی ناشی از حقیقت بنیادی است که کاهش ابعاد ماده به اندازه نانومتر میتواند در خواص فیزیکی و شیمیایی ماده تغییر ایجاد کند و اغلب باعث تشدید و پررنگ شدن برخی از ویژگیهایی میشود که در اندازههای معمولی همان ماده به چشم نمیآید. مزیت اصلی حذف گونههای آلاینده از روش فتوکاتالیزی در محیطهای آبی و گازی، قابلیت غیر اختصاصی بودن آن و امکان تصفیه سیالها با غلظت بسیار کم آلاینده است. امروزه در ساخت شیشه و سرامیکهای مدرن علاوه بر کاربردهای پیشین، موارد زیست محیطی و بهداشتی نیز همچون خود تمیزشوندگی مورد توجه قرار میگیرد. در این مقاله، خواص این نوع شیشهها، سازوکارهای عملکرد و نحوه ساخت آنها مورد توجه قرار خواهد گرفت. به طور کلی این شیشهها با ایجاد یک لایه نازک و متخلخل با ساختار نانومتری از مادهای فوتوکاتالیست که اغلب نانوتیتان و ترکیبات آن است، بر روی سطح شیشههای معمولی ساخته میشوند و علاوه بر خاصیت ضد مه و خود تمیزشوندگی، از عبور تابش مضر فرابنفش نیز جلوگیری میکنند.
رنگزاهای صنعتی کاربردهای زیادی در صنایع مختلف مانند نساجی، کاغذسازی و آرایشی دارند. حدود 15% از ساختار اولیه مواد رنگزا به همراه پساب وارد محیط زیست میشوند. روشهای زیادی برای حذف رنگزاهای مضر وجود دارد که میتوان به جذب سطحی، منعقدسازی، تخریب بیولوژیکی، فرآیندهای غشایی و اکسیداسیون پیشرفته اشاره کرد. اخیراً فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته مورد توجه قرار گرفته است. در میان روشهای اکسیداسیون پیشرفته روش کاتالیزورهای نوری با استفاده از نیمه هادیها به سبب عدم ایجاد مواد مضر ثانویه، انجام فرآیند در دما و فشار محیط و پاک بودن آن کاربرد بیشتری دارد. از بین نیمه هادیها TiO2 به دلیل فعالیت فوتوکاتالیزوری بالا، غیر سمی و ارزان بودن مورد استفاده بیشتری قرار گرفته است. در این مقاله انواع متنوعی از پوششهای TiO2 مناسب در راکتورهای ثابت برای حذف پسابهای رنگزای آلی بررسی گردیده است. روشهای پوشش دادن کاتالیست روی پایه شامل روشهای فیزیکی (عملیات حرارتی و...) و شیمیایی (سل- ژل، نشاندن شیمیایی بخار و...) همچنین مزایا و معایب آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
اطلاعات میکروسکوپی و مولکولی و همچنین توزیع و پراکندگی ترکیب شیمیایی مواد رنگزای به کار برده شده در آثار نفیس هنری می تواند در یافتن پاسخ برای روش خلق اثر ، اصل بودن اثر، اصل بودن آن و همچنین تخمین شرایط فیزیکی و محیطی مناسب برای نگهداری اثر کمک نماید. از اینرو شناسایی ترکیبات به کار رفته در تابلو های نقاشی و آثار هنری به منظور تعیین قدمت، باز سازی و نگهداری از آنها، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان روناس از دیرباز به عنوان یک ماده رنگزای طبیعی، در بسیاری از منسوجات ارزشمند قدیمی، تابلوهای نقاشی و آثار هنری به کار گرفته شده است و هنوز هم مورد استفاده قرار می گیرد. دستیابی به روشی مطلوب برای شناسایی مواد رنگزای روناس همواره مطرح بوده است. روشهای کروماتوگرافی با عملکرد عالی، میکرواسپکتروفلورومتری، میکروسکوپی، ولتامتری، اسپکتروسکوپی رامان سطحی بهبود یافته و اسپکتروفوتومتری مرئی و IR، الکتروفوروسیس لوله مویین و اسپکتروفلورومتری اشعه x روشهایی هستند که برای شناسایی روناس موجود در آثار هنری مورد توجه قرار گرفته اند. در این مقاله مروری بر روشهای یاد شده ارائه گردیده است.
امروزه سلول خورشیدی حساس شده به مواد رنگزا بر اساس مواد رنگزای آلی به دلیل قیمت پایین تولید و راندمان نسبتاً بالای تبدیل نور به جریان الکتریسیته بسیار مورد توجه قرارگرفته است. تعدادی از طبقات مواد رنگزای آلی به دلیل ساختارهای شیمیایی خاص و ویژگیهای فوتوولتایی برای استفاده در سلول خورشیدی پیشنهاد شدهاند. برای بدست آوردن شرایط بهینه برای تولید سلول خورشیدی حساس شده به مواد رنگزا، لازم است یک ساختار آلی مناسب طراحی شود تا علاوه بر تولید قابل قبول الکتریسیته و ثبات نوری بالا دارای جذب مناسب بدون ایجاد تجمع روی لایههای اکسید تیتان نیز باشد. در اینجا هدف ارائه ساختارهای مواد رنگزای آلی مطلوب در تهیه سلول خورشیدی حساس شده به مواد رنگزا میباشد.
تحلیلگران بر این باورند که فناوری نانو یکی از قلمروهای علمی است که انقلاب سوم صنعتی را شکل میدهد. به علت داشتن ویژگیهای بینظیر، از نانوذرات به طور گستردهای به عنوان جاذب استفاده میشود و در این میان فناوری استفاده از نانوذرات مغناطیسی در حذف آلایندهها حرکت جدیدی است که نسبت به روشهای قبلی اقتصادیتر و کارآمدتر میباشد؛ چراکه با استفاده از یک آهنربا نانوذرات به سادگی از محلول جدا میشوند. از سوی دیگر امکان اصلاح و عاملدار کردن این نانوذرات با ترکیباتی که بطور انتخابی گونهی موردنظر را از محیط جذب مینمایند، ابزار توانمندی را جهت جداسازی آلایندهها فراهم آورده است. هدف از این مقاله بررسی استفاده از نانوذرات مغناطیسی در حذف مواد رنگزا از پساب کارخانجات نساجی میباشد.
رشد روزافزون جمعیت کشورها و فعالیتهای صنعتی از یک سو و رعایت نکردن الزامات زیستمحیطی از سوی دیگر، سبب شده است تا در چند دهه اخیر، مقادیر زیادی از آلایندهها از جمله مواد رنگزا به واسطه عواملی نظیر دفع نامناسب پسابها و ضایعات مراکز صنعتی، استفاده وسیع از مواد رنگزا و غیره به منابع آب وارد شوند که بسیاری از آنها سمی و غیرقابل تجزیه زیستی هستند. فناوری استفاده از نانوذرات فلزی صفر ظرفیتی در احیای آلایندهها، حرکت جدیدی است که نسبت به روشهای قبلی اقتصادیتر و کارآمدتر است. هدف از این مقاله، بررسی کاربرد این نانوذرات در حذف مواد رنگزا از پسابها میباشد.
لجن رنگ صنایع خودروسازی به علت وجود فلزات سنگین و مواد سمی دیگر دارای پتانسیل آلودگی بالایی است و دفع نادرست آن موجب آلودگی محیط زیست میشود. بازیافت و استفاده مجدد از آن ضمن کاهش هزینههای دفع، منجر به کاهش بار آلودگی در محیط زیست خواهد شد. مقاله حاضر، ارائة روشی جدید برای بازیابی ترکیب اصلی لجن رنگ میباشد. برای تعیین انواع و غلظت عناصر در لجن رنگ آزمایش XRF انجام شد. نتایج نشان دادند که آلومینا به میزان قابل توجهی در لجن رنگ وجود دارد. آلومینا از جمله ترکیباتی است که کاربردهای گوناگونی در صنایع مختلف دارد، به لحاظ قیمت بالا، پیشنهاد روشی اقتصادی که از لحاظ زیست محیطی نیز قابل قبول باشد، ضروری است. بر اساس مطالعات انجام شده از میان روشهای مرسوم جدایش مغناطیسی، فلوتاسیون، بازیابی از محلول و لیچینگ، روش لیچینگ میتواند بهعنوان روشی موثر در استحصال آلومینا از لجن رنگ بهکار رود.
unavailable